اگر در اینجا تا حدودی به تشبیه این دو ماجرا پرداخته شد، به این دلیل است که امام رضا(علیه السلام) در یکی از فرمایشاتشان این باب را باز نموده و سرنخ را به شیعیان دادهاند. ایشان فرمودهاند: ماجرای غدیر خم شبیه به ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام) میباشد و ماجرای کسانی که در غدیر خم، ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را قبول نکردند، مانند ماجرای ابلیس لعنت الله علیه است.
اگر کلام امام رضا(علیه السلام) در این ارتباط مطرح نمیگردید، هرگز میسر نبود که این موضوع به فهم انسان در آید.
غدیر بحث - قسمت چهارم (شباهت امر خداوند به سجده بر آدم و بیعت با امیرالمومنین علی سلام الله علیهما)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین ...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن ...
========================
محمــــد نغمــه توحیــــــــد دارد
در آن صحرا خدا هم عیــــد دارد
چه صحرایی زجنت باصــــــفاتر
زدامان منــــی هم دلــــــــرباتر
چه عیدی خوب تر از عید قربان
چه روزی روز عترت ، روز قـــرآن
محمد وقت ابلاغ است بلّـــــــغ
منافق را به دل داغ است بـــلّغ
محمد پیک حق را این پیام است
رسالت بی ولایـــت ناتمام است
نمایان کن جلال حیــــــــدری را
کز آن کامل کنی پیغمبــــری را
(حاج غلامرضا سازگار)
===========================
مقایسۀ سجده بر آدم(علیه السلام )با ماجرای غدیر
یک موضوع بسیار جالب و زیبا که انسان در خطبهی غدیریه با آن مواجه میشود
موضوع سجدهی آدم(علیه السلام) و شباهت این موضوع با مسئلهی غدیر میباشد.
عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: ... وَ مَثَلُ الْمُؤْمِنِینَ فِی قَبُولِهِمْ وَلَاءَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فِی یَوْمِ غَدِیرِ خُمٍّ کَمَثَلِ الْمَلَائِکَةِ فِی سُجُودِهِمْ لِآدَمَ وَ مَثَلُ مَنْ أَبَى وَلَایَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ مَثَلُ إِبْلِیسَ وَ فِی هَذَا الْیَوْمِ أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ...
إقبال الأعمال (ط - القدیمة) ج 1 ص 465
امام رضا علیه السلام فرمود: مثال کسانى که ولایت أمیرالمومنین (علیه السلام) را در روز غدیر پذیرفتند، مانند فرشتگانی است که آدم را سجده کردند، و مثال کسانى که ولایت أمیرالمومنین (علیه السلام) را در روز غدیر قبول نکردند مانند إبلیس است، و در این روز این آیه نازل شد:
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ
========================
1- در ابتدای خلقت، پس از اینکه خداوند آدم(علیه السلام ) را خلق میکند، از تمامی ملائک میخواهد تا بر آدم(علیه السلام) سجده نمایند.
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ
و چون فرشتگان را فرمودیم: «برای آدم سجده کنید»، پس بجز ابلیس ـ که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد ـ [همه] به سجده درافتادند.
در روز غدیر خم ما دوباره شاهد چنین ماجرایی هستیم. رسولالله(صلی الله علیه وآله) دستهای امیرالمؤمنین(علیه السلام) را بالا برده و ایشان را به عنوان ولی معرفی میکنند و سپس از همگان میخواهند که با ایشان بیعت نمایند.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله و سلم مِنَ الْمَدِینَةِ وَ قَدْ بَلَّغَ جَمِیعَ الشَّرَائِعِ قَوْمَهُ غَیْرَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ ... فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله فَوْقَ تِلْکَ الْأَحْجَارِ ثُمَّ حَمِدَ اللَّهَ تَعَالَى وَ أَثْنَى عَلَیْهِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّه ... مَعَاشِرَ النَّاسِ ... فَعَلِیٌّ وَلِیُّکُمْ وَ مُبَیِّنٌ لَکُمُ الَّذِی نَصَبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدِی وَ مَنْ خَلَّفَهُ اللَّهُ مِنِّی وَ مِنْهُ یُخْبِرُکُمْ بِمَا تَسْأَلُونَ عَنْهُ وَ یُبَیِّنُ لَکُمْ مَا لَا تَعْلَمُونَ أَلَا إِنَّ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَهُمَا وَ أُعَرِّفَهُمَا فَآمُرَ بِالْحَلَالِ وَ أَنْهَى عَنِ الْحَرَامِ فِی مَقَامٍ وَاحِدٍ فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَ الصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ مَا جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذِینَ هُمْ مِنِّی وَ مِنْهُ أَئِمَّةٌ قَائِمَةٌ مِنْهُمُ الْمَهْدِیُّ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی یَقْضِی بِالْحَقِّ ...
الإحتجاج على أهل اللجاج(للطبرسی) ج 1 ص 65 و 66
امام باقر(علیه السلام ) فرمودند: رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) از مدینه عازم حجّ بود، در حالى که تمام شرایع را بجز حجّ و ولایت، به مردم ابلاغ [تفهیم] کرده بود ... رسولالله(صلی الله علیه وآله) بالاى آن سنگها ایستادند و پس از ستایش و ثنای خداوند متعال، فرمودند: ... میستایم الله را ... ای مردم، ... على ولى شما است و براى شما تبیین میکند. همین کسی که خداوند عزّ و جلّ او را پس از من منصوب کرده و او را از جانب من و خودش خلیفه قرار داده است. هر چه بپرسید به شما خبر مىدهد و آنچه را ندانید براى شما روشن مىکند. همانا امور حلال و حرام بیش از آن است که براى شما بشمارم و معرفى کنم. پس همین جا شما را به تمام حلالها امر میکنم و از همهی حرامها نهی میکنم. و من مامورم که از شما بیعت بگیرم و دست پیمان دهید که آنچه را از سوى خداوند عزّ و جلّ درباره على امیر المؤمنین و امامان پس از او که از من و اویند و امامان قائم هستند، آوردم، بپذیرید. و مهدى قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ایشان است که به حق تا روز قیامت حکم مىکند.
========================
2- در موضوع آدم ماجرا به این صورت است که برای خلق آدم(علیه السلام) خداوند مدتها او را پرداخت میکند و آماده میسازد و خلق مینماید و فضایلی به او عطا میکند. سپس این فضایل را در پیشگاه ملائک قرار داده و به رُخ ایشان و اهل آسمانها میکشاند. آنگاه به ایشان میفرماید: «اکنون همگی بر آدم سجده نمایید».
وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ
و [خدا] همه [معانی] نامها را به آدم آموخت؛ سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: «اگر راست میگویید، از اسامی اینها به من خبر دهید».
قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ
گفتند: «منزهی تو! ما را جز آنچه [خود] به ما آموختهای، هیچ دانشی نیست ؛ تویی دانای حکیم».
قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ
در ماجرای غدیر خم نیز چیزی شبیه به این ماجرا واقع میشود و صحیحتر این است که گفته شود این ماجرا اصل بوده و در زمان خلقت آدم(علیه السلام ) نیز ماجرایی شبیه به این ماجرا واقع گردید. در آنجا نیز خداوند ابتدا امیرالمؤمنین(علیه السلام ) را خلق میکند و سپس توسط رسول الله(صلی الله علیه وآله ) ایشان را رشد میدهد و بزرگ میکند. فضایل مختلف را در وجود ایشان قرار میدهد و رسول الله(صلی الله علیه وآله) به این فضایل اقرار میکنند.
==============================
رسول الله(صلی الله علیه وآله) یکبار دیگر در غدیر خم، فضایل امیرالمؤمنین(علیه السلام ) را بر میشمارد و به آن اقرار مینماید و تصدیق میکند، از همگان میخواهد با ایشان بیعت کنند.
اگر بخواهیم دقیقتر صحبت کنیم، باید بگوییم: فضایل زیادی را خداوند درباره امیرالمؤمنین(علیه السلام ) مطرح میکند.
فضائل زیادی را رسول الله(صلی الله علیه وآله ) درباره ایشان تصدیق میکنند و شهادت میدهند. در روز غدیر خم، خدا اصرار دارد که «یا رسول الله بگو همه تسلیم ایشان بشوند! همه مطیع ایشان بشوند»!
================================
در واقع باید گفت که فاعل اصلی در ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام ) و غدیر خم، یکی است و آن فاعل، خودِ الله است. این خداست که در هر دو جا اصرار دارد. در ماجرای آدم(علیه السلام )، خدا اصرار بر سجده دارد
و در غدیر خم، خدا اصرار بر بیعت دارد و به هیچ عنوان به کمتر از بیعت راضی نمیشود.
================================
نکتهی عجیب و جالب این است که بر طبق تاریخ، رسول الله(صلی الله علیه وآله ) بعد از ایراد خطبه و بیان سخنانشان، سه شبانه روز در غدیر خم توقف میکنند تا همه بیایند و با امیرالمؤمنین(علیه السلام) بیعت کنند. ایشان در آن روز میفرمایند: «هر تازه واردی که حضور دارد را بیاورید! بگویید بیاید بیعت کند!» و در این موضوع تفاوتی میان زن و مرد وجود نداشت. چه زن و چه مرد؛ همه باید بیعت میکردند.
===============================
3-درماجرای سجده بر آدم(علیه السلام )، وقتی که ابلیس سجده نمیکند، خداوند به شدت از این رفتار او ناراحت میشود و میفرماید:
« قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالین!؟
ای ابلیس! چه شده است که امر مرا اجابت نکردی و بر آنچه من با دست خویش پرداخت نمودم، سجده نکردی!؟» در آنجا خداوند ابلیس لع را توبیخ میکند. یعنی همان کسی که طغیان نموده و امر پروردگار را اطاعت ننموده است . سپس کسانی را که به او میپیوندند نیز توبیخ میکند.
در ماجرای غدیر خم نیز این موضوع واقع میشود. در آنجا نیز افرادی وجود دارند که طغیان میکنند و زیر بار نمیروند. افرادی نیز وجود دارند که علیرغم اینکه به ظاهر حرفشنوی دارند و بیعت میکنند، ولی اندک زمانی بعد، بیعت خویش میشکنند و طغیانگری میکنند.
==============================
4-در ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام )، شاید این مطلب برای انسان ایجاد سئوال کند که «چرا خداوند یک موجود جدید را خلق میکند و از دیگر موجودات میخواهد که بر او سجده کنند؟!».
سورهی اعراف در آیه 11 ماجرا شروع میشود
خداوند پس از اشاره به خلقت آدم، میفرماید: به آدم(علیه السلام ) سجده کنید. ابلیس از این کار اِبا ورزیده و میگوید: من سجده نمیکنم.
خداوند علت را جویا میشود و میفرماید: ای ابلیس چه چیز مانع سجدهی تو گردیده است؟ ابلیس در پاسخ میگوید:
«خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ»
تو مرا از آتش آفریدی و او را از خاک آفریدی، لذا دلیلی ندارد بر او سجده کنم و اساساً برای چه باید بر او سجده کنم؟!
انسان عاقل با شنیدن این کلام میگوید: «این موضوع نمیتواند علّت دعوا باشد! باید بیشتر بایستم، تا برای من مشخص شود که علت این نزاع چیست!». به هرحال گفتگو بالا میگیرد تا اینکه خدا در آیهی 16 سورهی اعراف ماجرا را آشکار میسازد و موضوع اصلی را از زبان ابلیس، برملا میسازد.
در این آیه ابلیس میگوید: من با صراط المستقیم تو دشمنی میکنم. صبر کن! خواهی دید». جالب است! خداوند به ابلیس میگوید به آدم(علیه السلام ) سجده کن، ابلیس به صراط المستقیم میپردازد و میگوید: «من بر صراط مستقیم تو مینشینم و آنجا را در قبضهی خود در میآورم و تا آنجا که توان داشته باشم، نمیگذارم کسی از آنجا به سلامت عبور کند».
انسان عاقل با خود میگوید: «پس اصل دعوا بر سر صراط المستقیم است و اینکه ابلیس نمیخواهد که صراط المستقیم وجود داشته باشد و یا آنجا را برای خود و تحت فرمان خود میخواهد». نکتهی جالبتر این است که در غدیر خم نیز دعوا بر سر صراط المستقیم است. جدیّت خدا به خاطر صراط المستقیم است. دعوای دشمن هم بخاطر صراط المستقیم است. گویا تمام این نزاع بر سر صراط المستقیم است.
تفاوت این دو ماجرا این است که در ماجرای حضرت آدم(علیه السلام )، خداوند نور صراط- یعنی امیرالمؤمنین(علیه السلام )- را در صلب آدم (علیه السلام) قرار داد و سپس امر نمود که بر او سجده کنند،
===================================
غدیر بحث - قسمت پنجم ( ادامه مبحث شباهت سجده بر آدم و بیعت با امیرالمؤمنین علیهماالسلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین ...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...
==========================
شباهت های دیگر جریان سجده بر آدم و بیعت با امیرالمؤمنین (علیهماالسلام)
در راستای مقایسهی ماجرای سجده بر آدم (علیه السلام) و غدیر خم، به وجوه دیگری اشاره میکنیم و دلایلی بیاوریم که دلالت بر این داشته باشد که این دو ماجرا بسیار شبیه یکدیگر هستند.
1-در ماجرای آدم(علیه السلام) انسان مشاهده میکند که خداوند برای سجدهی ملائک بر آدم(علیه السلام) بسیار جِدّ و جهد دارد و برای اینکار بسیار عزم نشان میدهد و این کار در نزد او بسیار اهمیت دارد.
در ماجرای غدیر خم خداوند متعال همین عزم و جدیت را بلکه شدیدتر از خود نشان میدهد. در ماجرای اول، خداوند آدم(علیه السلام) را «خلیفهی رب» قرار داده و در ماجرای دوم، خداوند امیرالمومنین(علیه السلام) را «خلیفة الله» قرار داده است
=================================
2-در ماجرای اول، اگر ولایت آدم(علیه السلام) قبول نشود، اگر خلافت ایشان مورد قبول قرار نگیرد، کلّ این نظام متقنی که توسط خداوند متعال ایجاد شده، ضایع میشود.
در ماجرای غدیر نیز خداوند میفرماید:
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ......»
یعنی «ای رسول ما! اگر این کار را انجام ندهی، رسالت خود را ابلاغ نکردهای. یعنی کلّ شریعتی را که آوردهای، تمام زحماتی را که کشیدهای، تماماً نادیده گرفته میشود و در واقع انگار اصلاً کاری انجام ندادهای.»
===============================
علی ایّ حال باید دانست که در بین این دو ماجرا، آن ماجرایی اصل محسوب میشود که مربوط به اهل بیت(علیه السلام) باشد و ماجرای دیگر، در جایگاه فرع قرار خواهد گرفت. بر این اساس، ماجرای غدیر خم افضل از ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام) است
=================================
ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام) آیهای برای غدیر خم است. ماکتی از غدیر خم است. فرعی برای اصل است. اگر در ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام)، «خلیفهی رب» مطرح است، در غدیر خم، «خلیفة الله» مطرح است. اگر در ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام)، نور امیرالمومنین(علیه السلام) در صلب آدم است و حضور اهل بیت(علیه السلام) با این درجه از کیفیت مطرح میباشد، در غدیر خم، خودِ صراط المستقیم، خودِ امیرالمؤمنین(علیه السلام) حضور دارند و ظاهر هستند.
===========================
3-در ماجرای آدم(علیه السلام) با تعلیم اسماء از جانب خداوند، به ایشان فضایل عطا شد و خداوند با ملائک دربارهی فضایل آدم(علیه السلام) صحبت میکند.
در ماجرای امیرالمومنین(علیه السلام) نیز ماجرا اینگونه بود و از صدر اسلام رسول الله(صلی الله علیه وآله) با مردم در ارتباط با فضایل ایشان صحبت مینمودند و نسبت به فضایل ایشان شهادت و گواهی میدادند
========================
4- علّت خلقت آدم(علیه السلام) به استناد آیهی «إِنّی جاعِلٌ فِی اْلأَرْضِ خَلیفَة»، جریان خلافت بود
و درجریان غدیر علت وجودی امیرالمومنین(علیه السلام) نیز جریان خلافت است.
=============================
5- در ارتباط با آدم(علیه السلام)، جریان و جعل «خلافت رب در زمین» مطرح بوده است
در ارتباط با امیرالمومنین(علیه السلام) جریان و جعل «خلافت اللهی در زمین» مطرح میباشد.
============================
6-در ماجرای آدم(علیه السلام) نباید تصور کنیم که ایشان از زمانی خلیفه میشوند که ملائک بر ایشان سجده میکنند، بلکه خداوند از ابتدا قصد دارد در زمین خلیفهای قرار دهد و ایشان از ابتدا به عنوان خلیفهی خدا خلق میشوند و در مصدر خلافت جای میگیرند و این موضوع مربوط به مدتها قبل از آن است که ملائک بر ایشان سجده نمایند.
در غدیر خم نیز ماجرا به همین صورت است، یعنی مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) در روز غدیر و به خاطر بیعت مردم، خلیفه نشدهاند،بلکه ایشان از ابتدا خلیفه بودهاند. اینگونه نبوده که ایشان در ماجرای غدیر خم خلیفه شده باشند. اساساً خداوند ایشان را به خاطر خلافت، به دنیا و در زمین آوردند و ایشان از مدتها قبل خلیفه شده بودند و خلافت ایشان، بارها و بارها توسط رسول الله(صلی الله علیه وأله) به گوش افراد رسیده بود و به مردم اطلاع داده شده بود. پس همانطور که ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام) حاکی از خلیفه شدن ایشان نیست، ماجرای غدیر خم نیز حاکی از خلیفه شدن امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیست. بلکه ماجرا بسیار عظیمتر از این است
============================
اگر در اینجا تا حدودی به تشبیه این دو ماجرا پرداخته شد، به این دلیل است که امام رضا(علیه السلام) در یکی از فرمایشاتشان این باب را باز نموده و سرنخ را به شیعیان دادهاند. ایشان فرمودهاند: ماجرای غدیر خم شبیه به ماجرای سجده بر آدم(علیه السلام) میباشد و ماجرای کسانی که در غدیر خم، ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را قبول نکردند، مانند ماجرای ابلیس لعنت الله علیه است.
اگر کلام امام رضا(علیه السلام) در این ارتباط مطرح نمیگردید، هرگز میسر نبود که این موضوع به فهم انسان در آید.